eurowerbung.at

Radio Irani auf Deutsch

رادیو ایرانی تقدیم می کند: برنامه ماه فوریه 2022 با موضوع چهار هفتۀ رویدادی اسفندماه به پیشواز نوروز

از سری برنامه های ویژه بازیابی فرهنگ زیبای ایرانی با استاد جواد پارسای

دوشنبه 07.02.2022 از ساعت 18 تا 19

تهیه کنندگان و گویندگان: فرزانه عمادی و مهدی سلیمی

جواد پارسای

نم نم باران بگوش سنبل ترانه می‏خواند

و شاخه ‏ها به زمزمۀ باد می‏رکسند

جوانه زبان می‏گشاید

پرستوها به آشیانه برمی‏گردند

شهر، پر غوغاست

آوای شادی کودکان

ولولۀ بازار طوافان

در گوشۀباغ، اینک،

شاخه‏ های کوچک با سوسوی سبز جوانه

میزبان پرندگان هستند

کودکان آرزو به دل،

هیمه‏ های کوچک خشک را

برای آتش سوری

در کوچه‏ های شهر

تلنبار می‏کنند.

شادمان پرمی‏گشایند.


از پسِ هفته ‏های رویداد:

باد و آب و خاک و آتش

نوروز فرامی‏رسد

بهار شکوفان در راه است

روی سفرۀ هفت سین،

رویش سبزه، فروزش شمع

رکس ماهی، چرخش تخم مرغ روی آیینه

رویه‏ های جشن نوروز دلارام است.

چهار هفتۀ رویدادی اسفندماه

پس از برگزاری جشن سده، مردم چشم به هفته ‏های رویدادی اسفندماه می‏دوزند و با احساسی سرشار از شادمانی، بویژه در استان‏ها و بخشی از سرزمین‏مان، که آب و هوای «چهارفصلی» دارند، این چهار رویداد طبیعت در چهار هفتۀ پیش از نوروز را تجربه می‏کنند:

نخستین هفتۀ اسفندماه، «هفتۀ باد» است. در این هفته، که هوا کم کم اندکی گرم می‏شود، در برخورد هوای گرم با هوای سرد، بادهای ملایمی می‏وزد. از هفتۀ آخر ماه فوریه، وجود اینگونه بادها را در اتریش نیز درک می‏کنیم. باد، برف و یخی را که هنوز از زمستان روی زمین مانده، نرم می‏کند.

هفتۀ دوم اسفتدماه را «هفتۀ آب» نامیده اند. در این هفته، در کوچه‏ها و دشت‏ها، از زیر برف و یخ‏های سظحی روی زمین، جویبارهای باریکی جاری می‏شوند. این جویبارها بر اثر گرم شدن زیر زمین بوجود می‏آیند.

هفتۀ سوم اسفندماه، را «هفتۀ خاک» می‏نامند. در هفتۀ خاک، زمین باغچه‏ها و دشت و گلزارها، نرم می‏شود. مردم می‏گویند، زمین نفس می‏کشد. دیکر از یخبندان خاک خبری نیست. مردم، باغچه‏ها را بیل می‏زنند و خاک را برمی‏گردانند، تا برای کاشتن پیازچۀ گل‏ها، آماده شود. بسیاری از گل‏های پیازچه‏ای، در این هفته در آغوش خاک نرم نشانده می‏شوند. این پیازچه‏ها، با آغاز نوروز به گل می‏نشینند. در اتریش، که آب و هوای چهارفصلی دارد، در این هفته‏ها، رویش و شکوفایی گل‏های زردرنگ را در چمنزارها می‏‎بینیم که سرازخاک برمی‏آورند و آمدن بهار را مژده می‏دهند. در لابلای چمن‏ها، در اینجا و آنجا، می‏توان گل‏های کوچک زنگوله‏ای را نیز دید. درختکاری در ایران، رهردستاویزی از زیباترین و مهمترین کارهای ایرانیان است. در ایران کهن، آیین درختکاری بسیار گسترده بود. برای یادمان یکی از اعضای خانواده که می‏مُرد، درختی بیادگار می‏کاشتند. سرو . کاج، پسندیده ترین درخت‏ها هستند. نام‏ دختران، را با نام سرو، همراه می‏کنند: «سروناز». بلندبالایی زن و مرد را با بلندبالایی سرو، می‏ستایند. درخت سرو، در نقش‏های پلکان‏های کاخ آپادانا در تخت جمشید، نشانۀ اهمیت این درخت است که همپای دلاوران پارسی و مادی بر روی سنگ‏ها، نقرشده اند. گان میکنم که ایرانگردانی که در دوران قاجار، از تخت جمشید دیدن کرده اند، با دیدن این سروها، بفکر تقلید از سفرۀ نوروزی افتاده و در جشن قراردادی ماه دسامبر (زادروز میترا) شاخه ای از درخت سرو را بریده و برسر میز جشن گذاشته اند. این آیین را بعدها، با ارمغاندهی و آرایش و شمع روشن کردن، تثبیت کرده اند. درحالیکه، خود نیز اینک پی برده اند که بریدن اینهمه درخت برای جشنی چند روزه، کار پسندیده ای نیست.

هفتۀ چهارم اسفندماه، «هفتۀ آتش» نام دارد.

آیین‏های فرهنگ ایرانی، با پرهام (طبیعت) هماهنگ هستند.

آتش، زیباترین و باشکوه‏ترین پدیدۀ پرهام است. از آغاز هفتۀ آتش، مردم خود را برای برگزاری باشکوه جشن چهارشنبه سوری آماده می‏کنند. روستاییان، در کوه و دشت و جنگل راه می‏افتند و شاخه‏های شکستۀ درختان را گردآوری و دسته بندی می‏کنند. کم کم، در میدان مرکزی روستاها و یا در مکان‏هایی در محلات شهرها، کومه‏های شاخه‏های کوچک و بزرگ را می‏بینیم که برای آتش چهارشنبه سوری انباشته شده اند. معازه‏های شهر و روستاها، سکوهای پلکانی درست می‏کنند، روی آن را با پارچه‏های نقشدار قلمکار اسپهان می‏پوشانند تا روی‏شان، آجیل چهارشنبه سوری بچینند. از آغاز هفتۀ آتش، شور و فروزش مردم، خود را برای برگزاری برگزاری جشن همگانی باشکوه آماده می‏کنند. در روز چهارشنبۀ این هفته، کودکان باپوشاک نو، برای خرید اسباب‏بازی و خوردنی و آجیل به کوچه‏ها می‏ریزند. شادی و سرور کودکان و جوانان، در شهر و روستا، غلغله براه می‏اندازد. آغاز شب، در میدان‏گاه‏های کوی و برزن، کومه‏ها را آتش می‏زنند. مردم از روی آتش می‏پرند و باهم سرود چهارشنه سوری می‏خوانند»

سرخی تو از من، زردی من از تو

گرمی تو از من، سردی من از تو

تلاش اهریمنی همیشه براین بود که این آیین‏ها را برهم زند. امروزه در ایران آیین آتش‏افروزی چهارشنبه سوری، در شهرهای بزرگ به حاشیه رانده شده است. ولی، مردم هنوز هم، در شهرها و روستاها، می‏کوشند این آیین را باشکوه بیشتری بجای ‏آورند. مردم، برای این جشن فرهنگی نیز آیین‏هایی دارند، که در گفتار ویژۀ چهارشنبه سوری بدان خواهم پرداخت.

از فردای جشن چهارشنبه سوری، آماده‏سازی برای برگزاری هرچه باشکوه‏تر نوروز، آغاز می‏شود. این بار، بجای مغازه‏های آجیل چهارشنبه سوری، نوبت به شیرینی فروشان می‏رسد که بساط خود را بیارایند و شیرینی نوروز را به خانواده‏ها، عرضه کنند. هرخانواده‏ای، باندازۀ توانایی خود، می‏کوشد، با شادمانی وارد نوروز شود و سال نو را با شادمانی آغاز کند.

سهراب سپهری می‏سراید»

دو قدم مانده به خندیدن برگ

یک نفس مانده به ذوق گل سرخ

چشم در چشمِ بهاری دیگر

تحفه‏ای یافت نکردم که کنم هدیه تان

یک سبد عاطفه دارم، همه ارزانی تان!

نوروز را حکایتی دیگر است و شکوهی دیگر.

* * * * * * * * * * * *

 
 
irani.at

 

eurowerbung.at